هیچوقت

چو ماه ازکام ظلمت ها دمیدی

جهانی عشق درمن آفریدی


دریغا با غروب نابهنگام


مرادرکام ظلمت ها کشیدی



هیچوقت فراموشت نمیکنم

 

هیچوقت ..........

من در این کلبه خوشم

من در این کلبه خوشم

 

 تو در ان اوج که هستی خوش باش

 

من به عشق تو خوشم

 

تو به عشق هر که هستی خوش باش

اس ام اس غمگین

   به نامردی نامردان قسم خوردم که نامردی کنم در حق نامردان عالم

   در اخرين لحظه ديدار به چشمانت نگاه كردم و گفتم بدان آسمان قلبم با تو يا بي تو بهاريست

  شايد آن روز كه سهراب نوشت : تا شقايق هست زندگي بايد كرد خبري از دل پر درد گل ياس نداشت بايد اينجور نوشت هر گلي هم باشي چه شقايق چه گل پيچك و ياس زندگي اجبارست

   خيال ميکردم عشق عروسکي است که ميتوان با آن بازي کرد ولي افسوس اکنون که معني عشق را درک کرده ام فهميده ام که خود عروسکي هستم بازيچه دست سرنوشت

   خيلي سخته که توي پايیز با غريبي آشنا شي، اما وقتي که بهار شد يه جورايي ازش جدا شی

   گرچه سكوت بلندترين فرياد عالم است ولي گوشم ديگر طاقت فريادهاي تو را ندارد كمي با من حرف بزن

   اشك ها اسكي سواراني ماهرند كه از زير چشم ها شروع به حركت مي كنند و از گونه ها با مهارت مي پرند و در كنار لب ها از خط پايان مي گذرند

   خداوندا چرا دل آفريدي ؟ چرا اين دل را عاشق آفريدي ؟ اگر عاشق شدن جرم و گناه است چرا سيماي زيبا آفريدي ؟

   وقتي دهکده اي آتش مي گيرد همه دودش را مي بينند اما وقتي قلبي آتش مي گيرد کسي شعله اش را نمي بيند

   وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغها ميكند پرهايش سفيد ميماند، ولي قلبش سياه می شود

   روي ديوار مقابل پنجره‌ات قلبي كشيدم زيبا، تا ارزش عشق هميشه در خاطرت باشد، امروز تو راديدم كه روي قلبم مي‌نوشتی: زباله‌هايتان را در اين محل نگذارید

   اين روزها انگار باد به گوش آدمها مى رساند ، که چقدر تنهايم ؛ عجيب است همه مى خواهند دوستان خلوتشان را ، با من قسمت کنند ! حتما چشمهايم هر صبح ، به راحتى باران ديشب را ، لو مى دهد

   چه ساده با گريستن خويش زنده مي شويم و چه ساده در ميان گريستن مي ميريم و در فاصله ي اين دو به سادگي چه معمايي مي سازيم به نام زندگي

   دوست داشتن کسي که لايق دوست داشتن نيست اسراف محبت است

   چشمامو وقف تــو کردم، دل به خلوت تــــو بستم ، هم ترانه پس كجايي؟! من كه مردم از جدايـی، دل شكسته و غــريبم، جون ميدم اگـــه نيايی

منو ترک نکن

پس اين مي تونه براي ما هم اتفاق بيفته
من هيچ وقت فکر نمي کردم که ما با هم خداحافظي کنيم
من فکر مي کنم که عشق من کافي نبوده
عشق من کافي نبوده
من براي همه چيز متاسفم
اما گفتن اين که مثل يک بيگانه زندگي کنم
گفتن اينکه ... ديگه اي را ملاقات کنم
حرفهاي تو هنوزم براي من واقعيت به نظر نمي رسه

تو داري منو ترک مي کني
چطور مي توني منو ترک کني؟
اين کارو نکن
خواهش مي کنم ببين من چقدر غمگينم
من با تمام افسوس هايي که دارم چه کنم؟
ميخواهم زمان را به عقب برگردونم
منو ترک نکن
خيلي دلم برات تنگ ميشه و اين باعث ميشه تا قلبم بشکنه

تو منو اين طور تنها ترک کردي
تو منو ظالمانه و بي عاطفه ترک کردي
اين واقعيت به نظر نمي رسه

تو داري منو ترک مي کني
چطور مي توني منو ترک کني
اين کارو نکن
خواهش مي کنم ببين من چقدر غمگينم
من با تمام افسوسهايي که دارم چه کنم؟
ميخواهم زمان را به عقب برگردونم
منو ترک نکن
خيلي دلم برات تنگ ميشه و اين باعث ميشه تا قلبم بشکنه

برگرد...........

فك نكن.....

فك نكن يه درصد بخوام قيدتو بزنم / نميزنه فكر جدايي عين تو به سرم
همه خراب من شدن و من خراب تو / بدم حرف ميزني نميشه داد جوابتو


هنوزم باورم نميشه منو تنها گذاشتي / تو كه همه جوره چه تو دعوا و آشتي
تو سخت ترين شرايطام هوامو داشتي / با اينكه لياقت از من بهترا رو داشتي

حالا چي شد چرا يهو بريد دلت / من كه با صد تا آرزو و اميد بهت
نگا ميكردم،تو نباشي با كي بگردم / بي تو دنيا رو نميخوام و راضي به مرگم

آخه تو نباشي اين دل بي تو ميپوسه / ديگه بذارم من رو لباي كي بوسه
ميدوني اندازه من نداره هيشكي دوست / بمون اگه ه كم دلت برام ميسوزه
من قــــلـــــــبـــــــم ميميره بـــي تـــو
گـــــــريـــــــم ميگيره بـــي تـــــو
ســردن دستاي مـــن
هــر دم غمهاي مـــن
بيشتر ميشه بي تو عشق من آخ
اگه ميشد بشي مال من
قــــلـــــــبـــــــم ميميره بـــي تـــو
گـــــــريـــــــم ميگيره بـــي تـــــو
ســردن دستاي مـــن
هــر دم غمهاي مـــن
بيشتر ميشه بي تو عشق من آخ
اگه ميشد بشي مال من
ميذاشتمت رو چشم عشقم آخ
اگه ميشد بشي مـــــال مـــــن
يعني بازم ميشه بشيم مثل قديما / رو هم نداشته باشيم هيچ حس بدي ما
توي مشكلاتم بكني منو آروم / با وجودت به زندگيم بدي سر و سامون

طاقت نداشته باشي ببيني منو داغون / ناراحت شي اگه باز ببيني منو با اون
با من سر چيزاي بي مورد دعوا كني / حساب منو بازم از بقيه سوا كني

هر جايي كه رفتم يا هستم باشي / توي مشكلاتم عصاي دستم باشي و
با گفتن حرفايي كه دلنشينه / نذاري كه كشتي هاي من به گل بشينه

ميدونم بهتر از همه صدامو ميشنوي / به تو محتاجم چرا دلمو ميشكني
كمكم كن كه خيلي دلم تنگه واسه / تو بيا به زندگي من بده رنگ تازه
من قــــلـــــــبـــــــم ميميره بـــي تـــو
گـــــــريـــــــم ميگيره بـــي تـــــو
ســردن دستاي مـــن
هــر دم غمهاي مـــن
بيشتر ميشه بي تو عشق من آخ
اگه ميشد بشي مال من
قــــلـــــــبـــــــم ميميره بـــي تـــو
گـــــــريـــــــم ميگيره بـــي تـــــو
ســردن دستاي مـــن
هــر دم غمهاي مـــن
بيشتر ميشه بي تو عشق من آخ
اگه ميشد بشي مال من
ميذاشتمت رو چشم عشقم آخ
اگه ميشد بشي مـــــال مـــــن
اگه هنوزم تو يه كم دوسم داري پس
بيا واسه تو تو قلب من يه جايي هس

بيا با من بمون كه ديگه بي آزارم
بيشتر از هر كسي الان به تو نياز دارم

اگه به جز خودم کسی نیست که دلش برای من بسوزه

تو که میدونی همه ی عمرو اونجا گذاشتم و رفتم

تو که میدونی بجز آغوش تو جایی نداشتم و رفتم

اگه رفتمو تو سراغمو نمیگیری هنوزم که هنوزه

اگه به جز خودم کسی نیست که دلش برای من بسوزه

نه نمیدونی آخه همه ی غمامو به تو نگفتم

نه نمیدونی آخه نخواستم از چشم تو بیافتم

نه نمیگفتم آخه تحمل غمه منو نداری

نه نمیگفتم آخه میترسیدم بری تنهام بذاری

بگو فهمیدی وقتی میرفتم نگرون خودم نبودم

غمه آیندت بدجور نشسته بود توی همه ی وجودم

اگه تصویری که ازم توی ذهنت بودو و خرابش کرد به خاطر خودت

دیگه ازم نخوا که پیشت برگردم نه نمیدونی آخه همه ی غمامو به تو نگفتم

نه نمیدونی آخه نخواستم از چشم تو بیافتم نه نمیگفتم

آخه تحمل غمه منو نداری نه نمیگفتم

آخه میترسیدم بری تنهام بذار

نمیشه نمیشه نمیشه

نه امشب که هر شب که حالم خرابه

یه جزیره م که دورم یه دریا سرابه

من عادت نکردم به شب های سردم

به این که نباشی نه عادت نکردم

 

قسم خورده بودم اگه از تو جدا شم

دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم

ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه

که فکرت نباشم نه دیروز و نه فردا همیشه

 

چقد قصه گفتم که دریا بخوابه

چقد گریه کردم نفهمم سرابه

نفهمم کجام و نفهمم کجایی

چقد با تو بودم تو عین جدایی

.

قسم خورده بودم اگه از تو جدا شم

دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم

ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه

که فکرت نباشم نه دیروز و نه امروز و نه فردا همیشه

خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم

گذشتن از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته

تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه

با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم

خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم

تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی

منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی

 

گذشتن از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته

تو رویام تو رو می بینم یه رویای پر از غصه

با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم

خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم

تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غم و سختی

منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختی

 

کی توی قلبت جای من اومد اسممو از تو خاطر تو برد

کی بوده انقدر انقده راحت باعثش بود که خاطراتمون مرد

چی شده حالا که از این دنیا زندگی رو بدون من می خوای

چه جوری میشه چه جوری می تونی می تونی با خودت کنار بیای

 

یه جوری ریشه هام خشکید که انگار کار پاییزه

خزونه رفتنت انگار داره برگاشو می ریزه

یه جوری گریه می کردم که بارون بینشون گم بود

کاش این رویا از آغازش فقط خواب و توهم بود

یه جوری گریه می کردم که بارون بینشون گم بود

کاش این رویا از آغازش فقط خواب و توهم بود

کی توی قلبت جای من اومد اسممو از تو خاطر تو برد

کی بوده انقدر انقده راحت باعثش بود که خاطراتمون مرد

چی شده حالا که از این دنیا زندگی رو بدون من می خوای

چه جوری میشه چه جوری می تونی می تونی با خودت کنار بیای

تو که میدونی

تو که میدونی همه ی عمرو اونجا گذاشتم و رفتم

تو که میدونی بجز آغوش تو جایی نداشتم و رفتم

اگه رفتمو تو سراغمو نمیگیری هنوزم که هنوزه

اگه به جز خودم کسی نیست که دلش برای من بسوزه

نه نمیدونی آخه همه ی غمامو به تو نگفتم

نه نمیدونی آخه نخواستم از چشم تو بیافتم

نه نمیگفتم آخه تحمل غمه منو نداری

نه نمیگفتم آخه میترسیدم بری تنهام بذاری

بگو فهمیدی وقتی میرفتم نگرون خودم نبودم

غمه آیندت بدجور نشسته بود توی همه ی وجودم

اگه تصویری که ازم توی ذهنت بودو و خرابش کرد به خاطر خودت

دیگه ازم نخوا که پیشت برگردم نه نمیدونی آخه همه ی غمامو به تو نگفتم

نه نمیدونی آخه نخواستم از چشم تو بیافتم نه نمیگفتم

آخه تحمل غمه منو نداری نه نمیگفتم

آخه میترسیدم بری تنهام بذار

تو..........

تو مگه قسم نخوردي دلمو تنها نذاري

روبروم نشستي اما از غريبه کم نداري

روبروي من نشستي توي چشم تو ستاره

از صداي تو شنيدم که دلت دوستم نداره

تو مگه قسم نخوردي دلمو تنها نذاري

هرگز از روز جدايي سخني به لب نياري

حالا روبروم نشستي حرف تو فقط جدايي

تو قسم نخورده بودي که يه دنيا بي وفايي

تو قسم نخورده بودي روزي عشق تو ميميره

نور يک ستاره يک شب جاي مهتاب و ميگيره

خداحافظی


" خداحافظی ات "

عجب خرابه ای به بار آورده!

نگاه کن ...

مدت هاست در تلاشند

مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون کشند!

 

 دروغ چرا؟بعد از " تو" هیچ چیز قصد گذشتن ندارد،دارد!

 رد پای رفتنت زیر چشمهایم خودنمایی میکند!

مردنم می آید در پس اینهمه زندگی کردن بی تو.

 حس میکنم دنیا خالیست مگر تو چند نفر بودی؟

مثل گذشته

اون که يه روزي وحشت جدايي


قلبشو تو سينه ز غم ميلرزوند


بديهامو ميديد و دم نميزد


بازم برام قصه خوبي ميخوند


اونکه اگه ازش جدا ميشدم


ديوونگيهاش منو برميگردوند

اون که يه روزي وحشت جدايي


قلبشو تو سينه ز غم ميلرزوند

بديهامو ميديد و دم نميزد


بازم برام قصه خوبي ميخوند


اونکه اگه ازش جدا ميشدم


ديوونگيهاش منو برميگردوند


اون که يه روزي واسه من خدا بود


با قصه غصه هام آشنا بود


اون که يه روز سنگ صبور من بود


حوض بلور چشمه نور من بود


حالا ديگه مثل گذشته ها نيست


نگاش غريبه ست ديگه آشنا نيست

 

حالا ديگه مثل گذشته ها نيست


نگاش غريبه ست ديگه آشنا نيست

حالا چرا اینجوریه........

اول آشناییمون حرفا چه شاعرانه بود

نگاه تو تو چشم من چه پاک و صادقانه بود


اول آشناییمون عزیز و دردونه بودم


به چشم مست و عاشقت


گوهر یکدونه بودم


حالا چی هستم واسه تو


حالا کی هستم واسه تو


یه جام خالی از شراب


شکستنی مثل حباب

اول آشناییمون برای تو راه بودم


شعر بودم شور بودم الهه ناز بودم


اول آشناییمون واسم یه پروانه بودی


من همه سادگی و تو عاشق و دیوونه بودی


حالا چی هستم واسه تو


حالا کی هستم واسه تو


یه جام خالی از شراب


شکستنی مثل حباب

اول آشناییمون برای تو راه بودم


شعر بودم شور بودم الهه ناز بودم


اول آشناییمون واسم یه پروانه بودی


من همه سادگی و تو عاشق و دیوونه بودی


حالا چی هستم واسه تو


حالا کی هستم واسه تو


یه جام خالی از شراب


شکستنی مثل حباب

اول آشناییمون حرفا چه شاعرانه بود


نگاه تو تو چشم من چه پاک و صادقانه بود


اول آشناییمون عزیز و دردونه بودم

به چشم مست و عاشقت


گوهر یکدونه بودم


حالا چی هستم واسه تو


حالا کی هستم واسه تو


یه جام خالی از شراب


شکستنی مثل حباب


یه جام خالی از شراب

یادش به خیر خودمو خودت منتظرتم.............