جای من هیچ جا خالی نیست

یکی نیست همدمم باشه
یکی نیست مرحمم باشه
جای من هیچ جا خالی نیست
یکی نیست دلتنگم شه

دارم از دنیا میرم
دیگه از زندگی سیرم
از همه کس از همه چیز
هی بونه میگیرم

دل کسی باهام یکی نیست
نپرس چرا چشام شده خیس
نگو نگو دردت چیه
دردام یکی دوتا نیست

کاش میشد جای من باشی
ولی نه این خیلی سخته
خیلی سخته که بشینی
چشم به راه هفته به هفته

نمیخوام جای من بشینی
ببینی تنها ترینی
روی دوشت پا بذاره
غم به این سنگینی

دل کسی باهام یکی نیست
نپرس چرا چشام شده خیس
نگو نگو دردت چیه
دردام یکی دوتا نیست

بعد از چند وقت دیدمش

بعد از چند وقت دیدمش

انگار سال ها بود ندیده بودمش

چرا باید خودمو بقبولونم که دوستم نداره وقتی دلم باور نداره

اـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

کاش میدانستی در دلم چه می گذرد...

در چشمانم که باریدنی بی امان ،امان گرفته از آن...از غمم  شکایتی ندارم...تا بوده همین بوده و تا هست همین هست...اما ...با دلم چه کنم که اینگونه،چونان مرغی بی تاب بر میله های سرد حبس- خانه اش جان می کوبد و نیابد کمترین روزنی به برون...
از بی کسی خویش می سرایم و دستانم حتی تاب تحریر ندارد،آنقدر که شکسته ام...کمر خم کرده ام...در هفت اقلیم دلم نیابی اثری از شوری،سروری...هیچ...همه درد است و ماتم و بی کسی...

از روزگار می نالم که خوب تا نکرد با این جان نحیف که هیچش نمی خواست جز اندک مجالی برای زندگی...آه...ز ن د گ ی!

چه جای نفس کشیدنش است درین وانفسای عمر که هرنفسی که فرو میرود قاصد دردی ست بر غریب دل غم پرورم...که هر دم ازین کاشانه حسرت می وزد طوفانی از بلا...که سر می جنبانی به هر سویی،می نوازد ایام بر چهره تب دارت سیلی ای از حسرت...از عروج همه شادمانی ها...از هبوط تمام سیاهی ها به حسرت کده عمر ناچیزم...عبور ناشکیب هر لحظه در گوشم می خواند آیه های درد را و من چه غریب و ناگزیر چشم دوخته ام به دستان خالی ام...وسرشار از تهی....

سر به زانوی که بگذارم و این همه درد را با که سخن گویم....این جاده را پایانی هست؟!!....

For You

کل اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم

حالا هرروز بهم زنگ میزنی

یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی

من که میدونم تو هم دلت تنگ منه  . . .

 

ترسم که تو هم یار وفادار نباشی

عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم

تو از دل من هیچ خبردار نباشی

تو را هیچ گاه آرزو نخواهم کرد !

تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی

نه با آرزوی من …

 

نفرین به عشق و عاشقی

نفرین به بخت و سرنوشت

به اون نگاه که عشقتو

تو سرنوشت من نوشت

نفرین به من نفرین به تو

نفرین به عشق من و تو

به ساده بودن منو

به اون دل سیاه تو

اگر زندگیم شد سراپا حدیثت


اگر زندگیم شد سراپا حدیثت
ترحم نمی خوام تو چشمای خیست

نو وعشق خوبت اگر قسمتم نیست
به زانو نیفتم که این خصلتم نیست

 

نمیخوام تو چشمام بخونی احساسم
نمیخوام ببینی که در التماسم
اگر عاشق هستم هنوز که هنوزه
نمیخوام دل تو واسه من بسوزه
خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل
واسه دل شکستن نداری تحمل
خدا حافظ ای عشق برو به سلامت
مثه من به غصه نداری تو عادت

 

من از تو نمیخوام دلیل و بهونه
گناهی نداری همینه زمونه

تو نیستی به قلبم جوابی بدهکار
منم که اسیرم تو نیستی گرفتار

 

برو موندنت رو به اصرار نمی خوام
نه هرگز من عشقو به اجبار نمی خوام
هنوزم عزیزم دلت نازنینه
دیگه نیستی عاشق حقیقت همینه
خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل
واسه دل شکستن نداری تحمل
خدا حافظ ای عشق برو به سلامت
مثه من به غصه نداری تو عادت

 

برو موندنت رو به اصرار نمی خوام
نه هرگز من عشقو به اجبار نمی خوام
هنوزم عزیزم دلت نازنینه
دیگه نیستی عاشق حقیقت همینه

 

خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل واسه دل شکستن نداری تحمل
خدا حافظ ای عشق برو به سلامت
مثه من به غصه نداری تو عادت

 

خداحافظ ای عشق خداحافظ ای گل
واسه دل شکستن نداری تحمل